Web Analytics Made Easy - Statcounter

کتاب راهنمای ارتش آمریکا از سال ۲۰۱۱ میلادی یکی از فصل‌های خود را با بیتی از شعر "رودیارد کیپلینگ" سرباز بریتانیایی آغاز می‌کند. این سرباز در سال ۱۸۹۰ میلادی پس از بازگشت به بریتانیا نوشته بود: «وقتی زخمی می‌شوی و در دشت‌های افغانستان رها می‌شوی زنان بیرون می‌آیند تا آن چه را که باقی مانده است را از تو بزدایند».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، این کتاب راهنما که در سال ۲۰۱۱ میلادی در اوج عملیات ضد شورش امریکا در افغانستان توزیع شده بود از بیت کیپلینگ استفاده کرد تا به سربازان امریکایی هشدار دهد. «ما زنان را به عنوان یک جمعیت کلیدی در مبارزه با شورش نادیده گرفته ایم.»

در همان دوره تعداد زیادی از واحد‌های نظامی امریکا در کنار سربازان مرد خود، به آموزش و اعزام تیم‌های ضد شورش زنانه پرداختند. زنان هم چنان از اعزام مستقیم به واحد‌های رزم زمینی منع می‌شدند. با این وجود، سربازان زن امریکایی با هدف دسترسی به زنان افغان و خانواده‌هایشان، اصطلاحا در "نبرد برای تسخیر قلب‌ها و مغزها" مستقر شدند. این زنان نقش مهمی در جمع آوری اطلاعات داشتند.

جنسیت که بهانه‌ای بود تا زنان در یگان‌های رزمی ادغام نشوند، اکنون در افغانستان به یک سرمایه اطلاعاتی تبدیل شده بود. چنان چه در کتاب راهنمای ارتش آمده است: «مانند همه پسران نوجوان، مردان جوان افغان تمایل طبیعی به تحت تاثیر قرار دادن زنان دارند. این تمایل برای معاشرت با زنان و تحت تاثیر قرار دادن آنان، می‌تواند برای نیرو‌های نظامی ایالات متحده مفید باشد. سربازان زن می‌توانند اطلاعات متفاوت و حتی عمیق تری از مردان افغان به دست آورند».

هم برای جمع آوری اطلاعات و هم برای تسکین خانواده قربانیان حملات نیرو‌های امریکایی، سربازان زن با اینکه اغلب آموزش مناسب ندیده بودند اما نقشی اصلی و در عین حال نامرئی در جنگ افغانستان داشتند.

تیم‌های زن ضد شورش در افغانستان

در فاصله سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ میلادی، در شش پایگاه نظامی و چندین کالج جنگی امریکا با ۲۲ زن که عضو تیم‌های ضد شورش زنانه بودند، مصاحبه شد. تا سال ۲۰۱۷ میلادی انقدر زمان گذشته بود تا زنان بتوانند آشکارا در مورد اعزام خود صحبت کنند. بسیاری از آنان ارتش را ترک کرده بودند و در برخی موارد به دلیل تبعیض جنسیتی خواستار بازگشت به یک شغل رسمی در بخش لجستیک بودند.

آماندا یکی از زنانی بود که در ولایت اروزگان در جنوب افغانستان ماموریت داشت. او زنان محلی را الهام بخش توصیف می‌کند. او به عنوان تنها سرباز زن در کنار سربازان مرد در کلبه‌ای خشتی با سقف کاهگلی به سر می‌برد. جایی که ۴۷ روز کامل از ماموریتش قادر به دوش گرفتن نبود.

ارتش امریکا به طور علنی تیم‌های زن ضد شورش خود را به عنوان نماد‌های فمینیستی معرفی کرد در حالی که نقش‌های جنگی‌شان را پنهان نگه داشته بود. ارتش امریکا در مقاله‌ای در سال ۲۰۱۲ میلادی واکنش‌های مردم افغانستان به نیرو‌های نظامی زن امریکایی را مثبت توصیف کرده و نوشته بود: "زنان افغان آزادی‌ای را می‌خواهند که زنان امریکایی از آن برخوردار هستند".

با این وجود، بدرفتاری ارتش امریکا با نیرو‌های زن خود، آزادی و ادعا‌های فمینیستی را زیر سوال می‌برد.

آموزش پیش از اعزام زنان نظامی امریکایی درس‌های مشابه توصیه‌های کیپلینگ و لورنس عربستان بود. "بث" یکی از سربازان زن امریکایی بود که برای مواجهه با فقر در افغانستان آماده نشده بود. او می‌گوید: "کلبه‌ها را تصور کنید؛ هزاران زن، مرد و کودک در این کلبه‌ها به سر می‌بردند. ما باید به این زنان می‌گفتیم: دلیل مریض شدن فرزندان تان این است که از آب جوش استفاده نمی‌کنید".

سفیران زن غربی
سربازان جوان آمریکایی چه زن و چه مرد که با دیدگاه افسران استعماری بریتانیایی درس‌هایشان را آموخته بودند و مردم افغانستان را کودکانی ساده لوح قلمداد می‌کردند که برای ورود به مدرنیته به نظارت نیاز دارند.

"روشل" یک زن نظامی دیگر درباره تجربه‌اش در بازدید از روستا‌های افغانستان می‌نویسد: "افرادی که با لباس‌هایی که شسته نشده اند راه می‌روند، لباس‌هایی که آن را سالیان متمادی پوشیده اند. دختران شش ساله که برادران نوزادشان را حمل می‌کنند. چشمانی که حکایت سال‌ها سختی را در آن می‌توان دید. خانه‌های ساخته شده از گل و تیرک‌های چوبی و البته پا‌های کثیف".

زمانی که روشل گشت‌های مردانه را همراهی نمی‌کرد از مدارس دخترانه بازدید می‌کرد و با زنان افغان جلساتی را برگزار می‌کرد و توضیح می‌داد که می‌تواند از فرصت‌های درآمدزایی برای زنان مانند گلدوزی یا فروش مواد غذایی حمایت کند. منطق او این بود که این کار باعث کاهش حمایت از طالبان و عضوگیری آن گروه می‌شود."

"آملیا" یک سرباز زن وابسته به ماموریت نیرو‌های ویژه می‌گوید: "ما تهدید نمی‌کردیم فقط آنجا حضور داشتیم. برای مردان افغان ما جذاب بودیم، زیرا زنانی مستقل بودیم که نقش متفاوتی نسبت به زنان دیگر داشتند. ما آنان را تهدید نمی‌کردیم بنابراین، می‌توانستند به راحتی با ما صحبت کنند. برای تفنگداران مرد امریکایی نیز حضور ما باعث آرام شدن اوضاع می‌شد. ما برایشان غذا می‌پختیم. این جزو وظایفمان نبود، اما چنین کار‌هایی واقعا کمک می‌کرد و مثل یک لمس مادرانه بود. ما برایشان نان دارچینی و کلوچه می‌پختیم. این اقدامات به داشتن حس خانوادگی کمک می‌کرد".

اولین اعزام "بث" به افغانستان در سال ۲۰۰۹ میلادی بود. او همراهی گروه کوچکی از کلاه سبز‌ها به یک روستای افغانستان رفت و با زنان و کودکانی بود که در آنجا زندگی می‌کردند، ارتباط گرفت. یکی از پررنگ‌ترین خاطراتش این بود که یاد گرفت چگونه یک بار در هفته با استفاده از بطری‌های آب دوش بگیرد. نقش بث جمع آوری اطلاعات بود در مورد این که اعضای کدام روستا‌ها بیشتر به نیرو‌های دفاعی داخلی تحت حمایت آمریکا ملحق می‌شوند.

بپ هنگام ورود به یک خانه افغان یا تفتیش وسیله نقلیه افراد سعی می‌کرد با تغییر لحن صدای و گرفتن دستان زنان و کودکان، به آنان احساس امنیت بدهد و اوضاع را آرام کند. با این وجود، این جنبه مهربان‌ و ملایم‌ کار او از یورش‌هایی که در آن شرکت می‌کرد جدایی ناپذیر بود؛ زمانی که با تفنگداران دریایی نیمه شب به در‌های خانه لگد می‌زدند و برای بازجویی ساکنان خانه را از خواب بیدار می‌کردند.

بث می‌گوید خوش شانس بوده که با سلامت روانی و اندام‌های سالم به امریکا بازگشته در حالی که بسیاری از هم‌رزمانش نمی‌توانند بخوابند و از اضطراب، افسردگی و سایر علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) به دلیل قرار گرفتن مداوم در موقعیت جنگی استرس زا مانند حملات شبانه رنج می‌برند.

زنان به عنوان جنسیت سوم

زنانی مانند بث استقرارشان را با توصیف خود به عنوان الهامات مدرن برای زنان افغان معنا می‌کردند.

با این وجود، در واقع ارتش ایالات متحده زنانی مانند بث را برای بهبود زندگی زنان افغان اعزام نمی‌کرد. آن‌ها را به عنوان یک قطعه کلیدی از پازل برای متقاعد کردن مردان افغان می‌فرستاد تا وادارشان کنند به نیرو‌های دفاعی داخلی بپیوندند. چرا که سربازان مرد نمی‌توانستند به راحتی وارد یک خانه افغانی شوند و این کار مصداق بی احترامی قلمداد می‌شد.

مردان افغان اغلب زنان غربی را "جنس سوم" قلمداد می‌کردند. استفاده نظامی از چنین زبانی بر این نکته تاکید کرد که چگونه زنان با حفظ نقش‌های جنسیتی عهده دار مشاغل فنی شوند. تیم‌های زن ضدشورش برای جستجوی زنان افغان و جمع آوری اطلاعاتی بودند که برای همتایان مرد غیرقابل دسترس بود. برای مثال بث با تفنگداران دریایی به خانه‌ها حمله می‌کرد. زنان را بازرسی کرده و از روستائیان سوال می‌پرسید؛ کاری که مردان نمی‌توانستند انجام دهند.

"مولی" در سال ۲۰۰۹ به عنوان بخشی از یک تیم به افغانستان اعزام شد. شغل او تا آن زمان با تجربیات تبعیض آمیز همراه بود. در برخی موارد نگاه‌های همراه با قضاوت وجود داشت. او موارد آشکاری از تبعیض را توصیف کرد. مانند افسری که وقتی از ورود قریب الوقوع مولی به واحدش مطلع شد به صراحت گفته بود: "من نمی‌خواهم یک زن برایم کار کند".

تجارب این زن و دیگر سربازان زن در افغانستان نمایش ساده انگارانه از حقوق برابر در ارتش ایالات متحده را مخدوش می‌کند. صدمات درمان نشده، وظایف ناشناخته و شرایط کاری نادرست ترکیبی دوسویه از انقیاد و خط شکنی را ایجاد می‌کند.

از طرفی رسمیت بخشیدن نقش زنان آمریکایی در جنگ با تقویت کلیشه‌های جنسیتی و رویکردی نژادپرستانه درباره مردم افغانستان اتفاق افتاد. پس از عقب نشینی از افغانستان تیم‌های زنان ارتش ایالات متحده برای آموزش نظامیان خارجی از اردن تا رومانی دوباره جمع و مستقر شدند.

در حالی که وارد دهه سوم جنگ‌های پس از ۱۱ سپتامبر می‌شویم باید دوباره بررسی کنیم که چگونه این جنگ‌ها به نام حقوق زنان توجیه شده اند. این توجیهات در عمل دستاورد قابل توجهی برای زنان نداشته اند چه در پایگاه نیروی دریایی کوانتیکو در ویرجینیا بوده باشد چه در خیابان‌های کابل در افغانستان.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: سربازان زن آمریکایی جمع آوری اطلاعات ایالات متحده مردان افغان زنان افغان سربازان زن تیم های زن ضد شورش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۲۷۰۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شکست تلاش‌ آمریکا برای گسترش نفوذ در آفریقا

افسر اطلاعاتی بازنشسته سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) درخواست اخیر دولت‌های چاد و نیجر برای خروج نیروهای عملیات ویژه آمریکایی از خاک این کشورها را یک شکست دیگر برای سیاست گسترش نفوذ آمریکا در قاره آفریقا می‌داند.

به گزارش مشرق، رسانه‌ها اخیرا گزارش دادند نیروهای عملیات ویژه آمریکایی بعد از آنکه مقام‌های چاد حضور نظامیان آمریکایی در این کشور را غیرقانونی خواندند قرار است در روزهای آینده خاک این کشور آفریقایی را ترک کنند. این اتفاق بعد از آن می‌افتند که سربازان آمریکایی که در نیجر حضور داشتند نیز مجبور به خروج از این کشور شدند.

به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، از مجموع ۷۵ نیروی ویژه ارتش آمریکا که در شهر «انجامنا»، پایتخت چاد حضور داشتند، قرار است ده‌ها سرباز پیش از فرا رسیدن موعد انتخابات ریاست جمهوری این کشور در ششم مه، خاک آنجا را ترک کنند.

رهبران چاد در ماه آوریل نامه‌ای را برای وابسته نظامی آمریکا در این کشور فرستاده و به او اطلاع دادند انجامنا به توافقش با واشنگتن که اجازه به حضور این نظامیان در چاد می‌داد موسوم به توافق وضعیت نیروها پایان می‌دهد. هنوز تعداد دقیق سربازان آمریکایی حاضر در این کشور آفریقایی مشخص نیست اما مقام‌های آمریکایی تاکید می‌کنند این تعداد بیشتر از ۱۰۰ سرباز نیست. به گزارش مطبوعات آمریکا، پنتاگون همچنان امیدوار به مذاکرات بر سر توافق جدیدی با دولت چاد و بازگرداندن سربازانش به این کشور بعد از انتخابات ششم مه است.

لری جانسون، مامور کهنه‌کار سابق سازمان سیا معتقد است ارتش آمریکا در صورت خروج از چاد دیگر هرگز به آنجا باز نخواهد گشت.

لری جانسون که مقام وزارت امور خارجه آمریکا نیز بوده در واکنش به برنامه خروج نظامیان آمریکایی از نیجر و چاد گفت: «آسان‌ترین شکلی که می‌توان این مساله را بیان کرد این است که این روند دارد شکست می‌خورد.»

او ادامه داد: «ارتش آمریکا در هر دوی این کشورها پایگاه‌هایی نظامی دارد که برای تعقیب عوامل القاعده و تلاش برای از بین بردن آنها طراحی شده‌اند. اما به وضوح دولت‌های محلی دارند اجرای این سیاست از سوی آمریکا را رد می‌کنند. این واقعا یک رسوایی برای آمریکا از این نظر که کلیت نفوذش را از دست می‌دهد محسوب می‌شود و من فکر می‌کنم روسیه قرار است جای آن را بگیرد.»

کشور چاد از ۱۹۰۰ تا ۱۹۶۰ میلادی تحت حاکمیت استعمارگر فرانسوی‌ها قرار داشت. بعد از آنکه این کشور آفریقایی استقلال یافت فرانسوی‌ها باز هم در چند مقطع در دهه‌های ۱۹۶۰، ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به بهانه حفاظت از دولت‌های حاکم در چاد سربازانشان را به این منطقه اعزام کردند. نیروهای فرانسوی در فاصله سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۴ یک حضور دائم را در چارچوب «عملیات قرقی» در این کشور آفریقایی حفظ کردند. بهانه اجرای این عملیات نیز حفاظت کردن از چاد در مقابل شبه‌نظامیان و نیروهای لیبیایی اعلام شد. بعد از سال ۲۰۱۴ فرانسه عملیات موسوم به «عملیات برخان» را جایگزین آن کرد. هر چند پاریس این عملیات را یک عملیات ضد تروریسم گسترده در منطقه ساحل در آفریقا خواند اما اکثر دولت‌های این منطقه آن را به عنوان تلاشی شکست خورده محکوم کردند.

روزنامه واشنگتن پست در ماه مه ۲۰۱۴ گزارش کرد آمریکا حدود ۸۰ سرباز را عازم چاد کرده تا از عملیات هواپیماهای شناسایی، اطلاعاتی و نظارتی برای ماموریت یافتن گروهی از دختران دانش‌آموز نیجریه‌ای ربوده شده توسط تروریست‌ها در شمال نیجریه حمایت کنند. کاخ سفید پس از آن اعلام کرده بود این نیروها «تا زمانی که دیگر نیازی به کمک آنها به حل‌وفصل این پرونده آدم‌ربایی نباشد» در چاد باقی خواهند ماند. پایگاه تام‌دیسپاچ در سال ۲۰۱۴ گزارش کرد که تحقیقات این پایگاه مشخص کرده آمریکا به شکلی بی‌سروصدا بعد از آنکه بمباران‌های ناتو، لیبی را به عصر حجر بازگرداند، مناطق نزدیک به آن را بی‌ثبات کرد و باعث جهش خشونت افراطگران و شبه‌نظامیان شد، حضور نظامی خود در چاد را افزایش داده است.

بعد از شکست عملیات برخان که هدفش قرار بود شکست دادن تروریست‌ها باشد کشورهای مالی، نیجر و بورکینافاسو به شکل پی در پی خواستار خروج سربازان فرانسوی از خاک این کشورها شدند. سربازان فرانسوی در بازه زمانی فوریه ۲۰۲۲ تا مارس ۲۰۲۳ خاک این سه کشور آفریقایی را ترک کردند و در این میان حدود ۱۰۰۰ سرباز فرانسوی به چاد منتقل شدند و تا همین امروز نیز در آنجا باقی مانده‌اند.

در این میان واشنگتن پست معتقد است ژنرال محمد ادریس دبی اتنو که از ۲۰۲۱ رهبر چاد بوده به زودی بعد از تکمیل خروج سربازان آمریکایی از خاک کشورش، سربازان فرانسوی را نیز وادار به خروج از چاد می‌کند. این روزنامه آمریکایی متذکر شد چاد به همراه مالی، نیجر و بورکینافاسو برای حل مسائل اقتصادی و امنیتی خود در حال گرایش به روسیه هستند.

چاد از مدتی پیش مشغول تقویت کردن روابطش با روسیه بوده است. مهمت ادریس دبی اتنو در ماه ژانویه سفری رسمی به روسیه داشت و در ماه ژوئیه گذشته نیز وزیر امور خارجه چاد در اجلاس روسیه-آفریقا در سن پترزبورگ شرکت کرد.

جانسون خاطرنشان کرد: «این روسیه نیست که سابقه به بردگی کشیدن سیاهپوستان آفریقایی را داشته باشد. در درجه دوم نیز روسیه هیچ روابط نزدیکی با امپراتوری‌های استعمارگر نداشته است. این فرانسوی‌ها، انگلیسی‌ها، آلمانی‌ها، هلندی‌ها و بلژیکی‌ها هستند که سابقه طولانی در به استثمار کشیدن آفریقا و مردم و منابعش داشته‌اند. بنابر این من صراحتا فکر می‌کنم هم روسیه و هم چین به عنوان واسطه‌هایی صادق دست‌کم خیلی صادق‌تر از آمریکا، توسط کشورهای منطقه در نظر گرفته می‌شوند.

این تحلیلگر سابق سازمان سیا نتیجه‌گیری کرد: «این اتفاقات را می‌توانیم بخشی از فروپاشی به اصطلاح نظم بین‌المللی قانون محور تحت رهبری آمریکا بخوانیم. تلاش‌های آمریکا برای سلطه یافتن بر جهان دارند خنثی می‌شوند. این تلاش‌ها به نوک قله خود رسیدند و حالا دارند از سراشیبی سقوط می‌کنند. بنابراین من هم فکر می‌کنم این یک نشانه دیگر از این است که سیاست‌های آمریکا دارند به بیراهه می‌روند.»

دیگر خبرها

  • شکست تلاش‌ آمریکا برای گسترش نفوذ در آفریقا
  • شادی فوتسالیست‌های افغان با صادق بوقی
  • خبر خوب برای دانشجویان افغان در ایران
  • تجاوز جنسی ۴ مرد افغان به نوجوان ایرانی در تهران | التماس کردم فایده نداشت! +فیلم
  • دیپلمات افغان: جهان به سمت تعامل با کابل پیش می‌رود
  • رایزنی سئول و واشنگتن درباره تقسیم هزینه‌های حضور سربازان آمریکایی
  • پایان نمایشگاه بین‌المللی افغان-قزاق در کابل
  • (ویدئو) پوشش متفاوت زنان افغانستان در سال ۱۹۶۵
  • ببینید | تصاویری پوشش متفاوت زنان افغانستان در سال ۱۹۶۵
  • آزادی ۶۳ پناهجوی افغان از بازداشت پلیس در پاکستان